نفریــــــــــــــــــــــــــــــن

 

آیینه پرسید که چرا دیر کرده است؟نکند دل دیگری او را سیر کرده است؟خندیدم وگفتم او

فقط اسیر من است تنها دقایقی چند تاخیر کرده است گفتم امروز هوا سرد بوده است شاید

موعد قرار تغییر کرده است.خندید به سادگیم آیینه وگفت:احساس پاک تو را زنجیر کرده است

گفتم از عشق من چنین سخن مگوی گفت:خوابی سالها دیر کرده است.در آیینه به خود نگاه

میکنم آه عشق تو عجیب مرا پیر کرده است.راست میگفت آیینه که منتظر نباش او برای همیشه

دیر کرده است...!!!



نوشته شده در پنج شنبه 30 شهريور 1391برچسب:,ساعت 12:57 توسط نسرین| |


Power By: LoxBlog.Com